سلام دوستای گلم.خوبین؟؟
بعد از قرنی آپ کردم آخه نه چیزی دارم که بنویسم نه حوصله دارم! ولی بخاطر شماها هم که شده باید بیام! خوشحال شدین؟!! میدونم...
راستییییییی..... دخترای گلللللللل روزتون مباررررررک!! من خودم به نوبه خودم به خودم تبریک میگم. ایشالا صدسال زنده باشم
روزی دروغ به حقیقت گفت: مــــیل داری با هم به دریـــا برویم و شنـــا کنیم؟ حقیقــت ساده لــوح پذیرفت و گول خورد. آن دو با هم به کنار ساحل رفتند. وقتی به ساحل رسیدند حقیقت لباسهایش را در آورد. دروغ حیلــــه گـــر لباسهای او را پوشید و رفت. از آن روز همیشه حقیقت عــــریان و زشت است اما دروغ در لبــــــاس حقیقت با ظاهری آراسته نمایان میشود.
نوشته شده در شنبه 89/7/17ساعت
5:51 عصر توسط زینب
نظرات ( ) |