• وبلاگ : yekta
  • يادداشت : پندنامه
  • نظرات : 3 خصوصي ، 8 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جاويد 
    سلام.قشنگ بود اي ول داري زينب خانم گل
    پاسخ

    تو هم همينطور آقا جاويد!
    سکوت خواهم کرد
    سکوت خواهم کرد واز ياد خواهم برد ،
    آن چه را که به پايان رسيد
    سلام
    *.¸.*´
    ¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)
    (¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸¸.•¨¯`•
    _____****__________****
    ___***____***____***__ ***
    __***________****_______***
    _***__________**_________***
    _***_____________________***
    _***_______آپـــــــم_________***
    __***___________________***
    ___***_________________***
    ____***______________ ***
    ______***___________***
    ________***_______***
    __________***___***
    ____________*****
    _____________***
    ______________*
    منتظرتون هستم
    پاسخ

    باشه حتماااااااااااا ميام.
    پيامبر اکرم(ص) مي فرمايند:
    کسي که يک شبانه روز از بيماري پرستاري کند، خداوند او را با ابراهيم خليل (ع) محشور خواهد کرد و او همانند برق خيره کننده و درخشان از صراط عبور مي‏کند
    ((روز پرستار مبارک))
    اي لباس سپيد فرشتگان برتن!
    قلب بر کف به عشق بيماران!
    روز تو روز ياس سپيد
    روز عشق و ايثار، روز اميد و نويد
    سلام دوستان عزيز
    با مطلبي در رابطه با کرامات حضرت زينت به روز کردم
    پاسخ

    خيلي ممنون، اومدم.
    ممنون از شما
    پاسخ

    خواهش ميکنم.....

    سلام زينب جان ممنون كه به وبلاگم سر زدي

    در ضمن مطلبت خيلي قشنگ و عاااااليييييي بود

    راستي در مورد برن بايد بگم برن يكي از شخصيت كتاب خيييييييلييييي مورد علاقه من بود كتاب نبرد با شياطين نوشته دارن شان

    موفق باشي دوست من

    پاسخ

    مرسي عزيزم.قابلي نداره برن جووووووووون!
    به به چه جواب حكيمانه ا ي واقعا علم اموزي در جواني مانند حكاكي روي سنگ است و در پيري مانند حكاكي روي اب
    پاسخ

    واقعا همينطوره.خيلي ممنون از نظرت

    دوستت دارم پريشان‌، شانه مي‌خواهي چه کار؟

    دام بگذاري اسيرم‌، دانه مي‌خواهي چه کار؟

    تا ابد دور تو مي‌گردم‌، بسوزان عشق کن‌

    اي که شاعر سوختي‌، پروانه مي‌خواهي چه کار؟

    مُردم از بس شهر را گشتم يکي عاقل نبود

    راستي تو اين همه ديوانه مي‌خواهي چه کار؟

    مثل من آواره شو از چارديواري درآ!

    در دل من قصر داري‌، خانه مي‌خواهي چه کار؟

    خُرد کن آيينه را در شعر من خود را ببين

    شرح اين زيبايي از بيگانه مي‌خواهي چه کار؟

    شرم را بگذار و يک آغوش در من گريه کن‌

    گريه کن پس شانه ي مردانه مي خواهي چه کار؟

    پاسخ

    خيلي قشنگ بود!مررررررسيييييييييييييي

    سلام زينب جان ؛

    دوست خوبم ،‏ممنون از اظهار لطفت . اينكه سبز باشم يانه مهم نيست مهم ايراني بودن من هست كه باعث افتخار منه و آنچه كه باعث تاسفه اينه كه بعنوان يك ايراني مسلمان از كمترين حقم محروم باشم !

    خيلي خوشحال شدم كه نظرت رو تو وبلاگم ديدم . خوشحال تر مي شم اگه حضورت رو توي پيامرسان هم ببينمت . زنده و پاينده باشي دوست گلم ... در پناه خدا

    پاسخ

    خيلي ممنون.منم از نظرت خوشحال شدم.