وبلاگ :
yekta
يادداشت :
چندتا موضوع جالب درباره ي.....
نظرات :
7
خصوصي ،
33
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
حسين
سلام زينب خانم
ميگن يه روز مستخدم اينشتين ميخواسته بره خريد ، يه تخم مرغ ، يه ساعت مچي و يه کاسه فلزي پر آب به اينشتين ميده ميگه زمان بگير ده دقيقه تخم مرغو بذار تو آب بجوشه ، بعدش بخور.اينشتين که غرق افکار دور و دراز خودش بوده ميگه باشه. وقتي مستخدمه برميگرده مي بينه اينشتين کنار گاز هنوز تو فکره و يه تخم مرغ تو دستشه و ساعت داره تو آب ميجوشه.!
اين داستان واقعيه هان.ديگه تا تهشو بخون
راستي ميشه جسارتا بپرسم لينک من چي شد ؟
پاسخ
لينکت چي شد؟ من چه ميدونم چي شد. چرا سراغ لينکاتونو از من ميگيريد؟حالا چون حرفشو زدي لينکت ميکنم!